مادربزرگ مادرم شوهر ندارد
مادربزرگ مادرم شوهر ندارد
هاشم علیدادی:
مادربزرگ مادرم شوهر ندارد
یک دُر از این دریای پر گوهر ندارد
گفته است مردی هم طراز من بیابید
او طاقت ماندن کنار در ندارد
چندی است مردانی گزینش کردهام من
یک مرد هم در بینشان جوهر ندارد
عمریست تنها و دلش باغ بهار محبت
همراز، همصحبت، کسی، همسر ندارد
گویند گر عشقی بجنبد رو به پیری
وین طرز رسوایی از این بدتر ندارد
چیزی که او میخواهد اینجا نیست پیدا
مرغی است یک پا او خدایی سر ندارد
پایان