طنز، سیاست، اجتماع و وظیفه ما و اصلاح اجتماع
طنز، سیاست، اجتماع و وظیفه ما و اصلاح اجتماع
در اینکه طنز باید وارد فضاهای سیاسی شود، اصلأ شکی نیست. وظیفهای که بر عهده طنزپرداز است، استفاده از قلم خود برای آگاهیبخشی به جامعه و روشنیبخشی به اذهان اجتماعی است.
ما به طنزپرداز «مصلح اجتماعی» میگوییم و این نام بزرگی است که به او نسبت داده میشود و اصولاً وظیفه او در قامت یک اطلاحگر اجتماعی این است که به کمک مردم بیاید و نگاهش را به جامعه معرفی و عرضه کند تا راه پیش رو نمایانتر شود.
امروزه با توسعه فضای مجازی بهویژه پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، در طنز به اصطلاح دست زیاد شده و خودبهخود نیاز داریم که اگر طنزپرداز دست به قلم میبرد، «رندی» و الصاق خنده به نوشتارش را پررنگتر کند تا بتواند به نتیجه برسد، وگرنه اگر بهطور کلی نگاه کنیم، طنز فارسی که توسط مردم و به صورت بینام تولید میشود، طنز بسیار قدرتمندتری است از آنچه یک نویسنده طنز عامدانه برای رسیدن به یک نتیجه تولید میکند. برای همین، احساس میشود این نوع طنز که مردمی است، از آنچه توسط طنزپردازان تولید میشود، پیشروتر است.
طنز نیاز جدی جامعه ماست؛ از نگاهی دیگر ما به طنز به عنوان یک مُسکن نگاه میکنیم؛ یعنی طنز میتواند ذهن و قلب جامعه را آرام کند و این کار کمی نیست. اگرچه مانند همین روزها جامعه عصبانی است، مرزهای بین طنز، هجو و هزل جابهجا میشود، اگر چه این تولیدات بار خنده بالایی دارد اما به نظر میرسد درغلتیدن طنز به سمت هجو و هزل آسیبزاست.
همانقدر که طنز دوست دارد اصلاحکننده و آرامکننده باشد وقتی وارد فضای هزل٬ هجو و دشنامگویی میشود، ذهن جامعه را مشوش میکند و باعث میشود طنز که موجودی زیباست و باعث آمدن خنده بر لب میشود، دیگر این کارکرد عالی را نداشته باشد.
پایان
عباس حسیننژاد